علی رضا رادفر


دبستان که می رفتم معمولا چند موضوع انشاء ثابت بود مثلا علم بهتر است یا ثروت یا در آینده می خواهی چه کاره شوی,بچه ها هم به خاطر داستانهایی که از بزرگترها در مورد وجدان کاری ودرآمد خوب پزشکان , شنیده بودند معمولا می نوشتند  می خواهم پزشک شوم. ولی پزشک اون روزها روان پزشک خوبی هم بود چرا که برای تشخیص با احوال پرسی سعی میکرد بیمار با او درد دل کند و غم وغصه اش را بیرون بریزد وضمن بررسی احوالات بیمار  به درمان  می پرداخت.
ولی امروز دیگر خبری از آن نیست  وبچها دیگرنمی خواهند پزشک شونند.خوب معلوم است وقتی خبر زیر میزی گرفتن این پزشک وآن پزشک ویاحضور هر روزه  آنها در بنگاههای املاک رامی بینند یا می شنوند, پزشکان  بیشتر .... شده اند می نویسند می خواهم دلال شوم واین همه سختی خواندن را نیز نمی کشم.با توجه به اینکه مردم بیشتر از این قشر الگو می پذیرنند جای شک نیست که چرا جامعه دیگر به اخلاقیات پایبند نیست.
بله جامعه پزشکی ما این روزها دچار آفت پول زدگی شده است همان آفتی که نویسندگان دهه 40 و50 شمسی به غرب نسبت می دادند.زمانی که به بیمارستان می روی با بهانه های واهی جهت معاینه بیشتر بیمار را به مطبشان راهنمایی می کنند.زمانی هم که به مطبشان می روی برای اینکه بیمار بیشتری ویزیت  کنند یک یا دو دقیقه بیشتر وقت نمی گذارنند وبیشتر بیمار را به شکل 15000 تومانی می بینند.حالا کاش  تشخیصشان درست باشد والا مجبوری چندین بار پزشک خود را عوض نمایی.انگار مسابقه ای درپیش است برای جمع کردن این 15000 تومانیها,آخر 7 الی 8 ساعت ابتدایی صبح  در بیمارستانها واز ساعت 4 بعد ازظهر تا 2 بامداد در مطبها,اغراق نکرده باشم بمارستانهاو مطبها تبدیل به ..... شده است .
چرا باید به خاطر یک سرما خوردگی کوچیک سریع خود را به پزشک برسونیم وبا کلی قرص وکپسول وآمپول بیرون بیائیم  پزشکان ما فرصت ندارنند به بیمارانشان بگویند در صورتی که بعد از 10 روز سرماخوردگی بهبود نیافت به پزشک مراجعه کنید.
 چرا  به مردم شیوه های پیشگیری را آموزش نمی دهیم تا شاهد هجوم مردم در داروخانه ها نباشیم تا مثل نقل ونبات دارو مصرف نکنند.
ای کاش برای دانشجویان پزشکی گذراندن دروسی مانند مثنوی معنوی مولانا ,غزلیات حافظ وسعدی اجباری بود.
 ای کاش شاهد روزی باشیم که به جای اصطلاح بیمارستان ,اصطلاح شفاه خانه ایرانی را بر سر درب ها ببینیم .
 ای کاش قانونی را بگذرانند که پزشکانی که در بیمارستانهای خصوصی ودولتی طبابت میکنند دیگر حق افتتاح مطب خصوصی را نداشته باشند.
و در پایان امیدوارم با توجه به فرهیخته بودن این قشر,  وجدان واخلاق کاری سرلوحه آن قرار گیرد.
البته در این میان پزشکانی هستند که به قسمی که در پایان تحصیلاتشان خورده اند, پای بند باشند که از آنها سپاسگذارم ونقد این حقیر را به بزرگواریشان ببخشایند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا